نوشته شده توسط : هادی

او در میان بهشت رویید.
وقتی در آغوش آسمان به روی موسی بن جعفر علیه‏السلام لبخند می‏پاشید، طراوتش تمام آسمان را تازه می‏کرد.
تا پایش به زمین خشک رسید، برکت، تمام زمین را در آغوش کشید. هیچ کبوتری در بند نماند. آب و نور از آسمان سرازیر شد و زیر پاهای کوچکش، چشمه جان گرفت.
ستاره هشتم
هفت ستاره، میان آسمان نور می‏پاشیدند. تاریکی از زمین و زمان رخت بربسته بود. ایمان و نور، میان انسان‏ها تقسیم شده بود. تا ستاره هشتم جوانه زد، آسمان بغل بغل مهربانی بخشید. سهم هر انسانی، ایمان و نور مهربانی شد. ناگهان هزار هزار ستاره از بطن آسمان رویید.



:: بازدید از این مطلب : 519
|
امتیاز مطلب :
|
تعداد امتیازدهندگان :
|
مجموع امتیاز :
تاریخ انتشار : | نظرات ()